تا که بودیم نبودیم کسی..
کشت ما را غم بی هم نفسی...
تا که رفتیم همه یار شدند ..
خفته ایم و همه بیدار شدند..
قدر آیینه بدانید چو هست..
نه در آن وقت که افتاد و شکست..
در حیرتم از مرام این مردم پست..
این طایفه زنده کش مرده پرست..
تا هست به ذلت بکشندش به جفا..
تا رفت به عزت ببرندش سر دست..
آه از آن تیر و از آن روی و کمند..
پیش رویم خنده پشتم پوزخند..